محل تبلیغات شما

شاهد




یادت گرامی ای شهید عزیز
 شهید سید کاظم اسدیان
از مرداد 63 تا مرداد 99 سی و شش سال از پرواز ملکوتی این بسیجی شهید می گذرد همواره باید گفت خوش به حال
شما شهدای عزیز و بد حال ما که در این دنیای فانی جز پلیدی و زشتی چیزی ندیدیم .
فقط به شفاعت  شما شهدا در آن دنیا خیلی نیازمندیم .

z9z3_4.jpg




ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن

یـا ایّهـا العــزیز،أبانـا، قــبول کن

آهی در این بساط به غیر از امید نیست

یـا نـاامیدمــان ننـمـا، یـا قـبـول کن

از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی

این کودک فراری خود را قبول کن

رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم

مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن

گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه

اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن


صبح که به خط رسیدیم از روی دژ درگیری شروع شد .

خاکریز به خاکریز میرفتیم جلو .

زمان زیادی نگذشته بود که صدای انفجاری توجه ما رو به خودش جلب کرد .

 نگاه کردیم دیدیم شهید مهدی کرمی و شهید یونس بایرامی در کنار هم افتاده اند .

شهید بایرامی برای شلیک آر پی جی از خاکریز بلند شده بود و شهید کرمی در کنارش بود که نمیدونم چی به موشک آر پی جی شهید بایرامی اصابت کرد که آر پی جی در دستش منفجر شده بود .

رفتیم شهید کرمی و شهید بایرامی روآوردیم عقب تر و منتظربودیم تا آمبولانس برسه .

من بالای سر هر دو شهید بودم همش فکر میکردم هر دو زنده میمانند برای همین با اینکه دوربینم همراهم بود ولی ازشون عکس نگرفتم .

شهید بایرامی هر از چند گاهی چشمان نازنین خود را باز میکرد و آب طلب میکرد و من به امید اینکه زنده میماند و آب هم  برای خون ریزیش ضرر دارد با هر جمله او ، تشنگی کربلا را به وی یاداوری می کردم و او با چشمان معصوم خود قبول میکرد و چشمانش را می بست و دوباره باز مینمود و در خواست آب میکرد و دوباره همان قصه تکرار می شد .

 ولی من به زنده ماندن شهید کرمی بیشتر امیدوار بودم تا اینکه آمبولانس آمد .

 وقتی که شهید کرمی را میخواستیم به سمت آمبولانس حمل کنیم وای خدای من ، چه صدای دلخراشی از حلقوم شهید کرمی بلند شد .

ناخوداگاه چشمم به سمت صدا رفت چه میدیدم ؟

 

حلقوم مهدی عزیز به اندازه یک دایره سوراخ شده بود و صدا از آنجا بیرون می آمد .

 دیگر امیدم به ناامیدی تبدیل شد مهدی هم رفتنی شد .

 به سوی اربابش .

 شادی روح مطهرشون صلوات .


خبرگزاری مهر- گروه استانها: در آستانه همایش و گردهمایی عظیم حج یکی از مهمترین امور دینی مسلمانان جهان متاسفانه زیاده خواهی و وابستگی رژیم وهابی آل سعود موجب شده برخی کشورها از جمله حجاج ایرانی نتوانند در این مراسم شرکت کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی هم پیامی به این مراسم دینی مسلمانان دنیا صادر و ضمن محکوم کردن این جنایات آل سعود خواستار چاره اندیشی اساسی برای اداره امور حج شدند.

در این راستا علمای اهل سنت آذربایجان غربی هم همنوا با مقام معظم رهبری ضمن محکوم کردن این اقدامات آل سعود خواستار اداره امور حج به صورت شورایی شدند.



http://www.zohur12.ir/wp-content/uploads/2014/07/emam-zaman-mahdi-wallpaper-2.jpg
یاد آن شاعر دلداده بخیر
که دمادم میگفت …
خبر آمد خبری در راه است…
سرخوش آن دل که از آن آگاه است…
ولی ای کاش خبر می آمد
که خدا میخواهد
پرده از غیبت مهدی زمان بر دارد
پرده از روزنه ی عشق و امید…
پرده از راز نهان بردارد
کاش روزی خبر آید که تسلای دل خلق خدا
از فراسوی افق می آید
مهدی،آن یوسف گم گشته ی زهرا و علی…
از شب هجر به کنعان دلم می آید…


تو جلسه مشاوره خانومها.خانم سخنران رو به بقیه کرد و گفت: به شوهراتون حق ازدواج مجدد بدین تا به گناه آلوده نشن.!

همین نصیحت کافی بود که یه خانومی بلند بشه و بره در گوش خانم مشاور  بگه: خدا اموات شما رو بیامرزه که با این حرفت راحتم کردی، مونده بودم چجوری بهتون بگممن زن دوم شوهرتون هستم

خانم مشاور از حال رفت و بیهوش شد

خلاصه با کلی آب پاشیدن رو صورتش و ماساژ قلبی به هوش اومد

خانومه بهش گفت اگر خودت به حرفات پایبند نیستی الکی مردم رو نصیحت نکنمن خودم شوهر دارم فقط میخواستم ببینم خودت به حرفهایی که میزنی ایمان داری و عمل میکنی یا نه?!!


یادت گرامی ای شهید عزیز
 شهید سید کاظم اسدیان
از مرداد 63 تا مرداد 99 سی و شش سال از پرواز ملکوتی این بسیجی شهید می گذرد همواره باید گفت خوش به حال
شما شهدای عزیز و بد حال ما که در این دنیای فانی جز پلیدی و زشتی چیزی ندیدیم .
فقط به شفاعت  شما شهدا در آن دنیا خیلی نیازمندیم .


z9z3_4.jpg




حرف های ما هنوز ناتمام.
تا نگاه می کنی:
حرف های ما وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی.
ای دریغ و حسرت همیشگی!
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!



گلدسته هایِ مرقدتان پایه هایِعرش
                      فانوس هایِ ساحل بی انتهایِ عرش

بر ساحت ضریح تو انس وملك دخیل
                     آیینه كاری حرمت كار جبرئیل
زوار خاكی حرمت كبریایی اند
                     سرگرم كاروكسب شریف گدایی اند
هرلحظه فطرس آمده پابوسیِ شما
                    طفلی همیشه مانده پَرش زیردست وپا
لاهوتیان مقلد احكام عشق تان
                    مِی خوارگان دائمیِ جام عشق تان
ای قبله ی نیاز سماواتیان رضا
                    پیر مغانِ دیر خراباتیان رضا
صدها ستاره مست شراب نگاه تان
                   بال فرشته هایِ سما فرش راه تان
پیغمبران ز محضرتان فیض می برند
                   بهر كبوتران حرم دانه می خرند
روح الامین به لطف شما دل سپرده است
                  او با كبوتران حرم دانه خورده است
امشب دخیل پنجره فولاد می شوم
                  در بیستون عشق تو فرهاد می شوم

آخرین جستجو ها

riolelingca دفتر یاداشت enenenve pregdephilmi گوشه ی دنج تنهایی laigesnabull خرید ساعت دیواری ارزان قیمت فانتزی شیک مدرن با کیفیت 2020 غریبانه کافه مقاله caubreakizes